خلاصه
این اثر داستانی درباره پسری به نام رواندا است که مادرش قاتلی شرور است و در اواخر قرن نوزدهم در انگلستان رخ داد. رواندا ، که مدتها در زیرزمین محبوس بود ، پس از یک حادثه خاص بزرگ شد و خانه را ترک کرد. سرانجام ، او به شهر رسید و توسط یکی از کارکنان خانه سالمندان انتخاب شد و تصمیم گرفت در این مرکز زندگی کند. اما زندگی روزمره صلح آمیز فقط برای رواندا خسته کننده است ...