خلاصه
از شربت لیمو:
یک دختر دبیرستانی پرتحرک و شاد به نام Garam در زندگی مدرسه ای آرامی (؟) بود تا اینکه با یک پسر بچه ناز به نام Lime روبرو شد. مشکل در حالی شروع شد که لیمو و بهترین دوستش ، یویی به مدرسه اش نقل مکان می کند و هیولا شروع به نشان دادن می کند و او تنها کسی است که می تواند آن را ببیند. چه اینکه ، آهک اتفاقاً شاهزاده ای از دنیای دیگری است که برای یافتن عروس گمشده خود که حتی چهره او را نمی شناسد ، به این دنیا آمده است. هرچه زمان می گذرد ، آهک در اطراف Garam احساس عجیب می کند ...
G و گارم نیز همین احساس را دارد با این تفاوت که به سمت آهک نبود بلکه به یویی بود
این به عنوان یک داستان زندگی عادی مدرسه شروع می شود ، اما از اواسط اواسط به یک خیال تبدیل می شود.