خلاصه
وقتی آنها 12 ساله بودند ، رونا و رن بسیار عاشق بودند ، اما مادر رونا مخالف این بود - آنها خیلی جوان بودند. رن کاری غیرقابل تصور را انجام داد ، سعی کرد این دو نفر به جای اینکه از هم جدا شوند خودکشی کنند. این خودکشی ناکامی بود اما هر دو کودک با جراحات جدی در بیمارستان بستری شدند. اینها آنها را از هم جدا نکرد اما سرانجام والدین رونا قادر به جدا کردن آنها بودند.
چند سالی گذشت و رونا با پسری جدید به نام شوو حرکت کرد که رن ناگهان در همان دبیرستان حضور پیدا کرد ، بسیار سکسی و هنوز عاشق او بود و ناگهان زندگی او بسیار پیچیده است.