خلاصه
اسکای وینسنت در جهانی متولد شد که مردم بیش از آنکه از کیفیت شخصیتشان برخوردار باشند ، با جادو قضاوت می شوند. بنابراین اجتناب ناپذیر بود که وقتی اولین آزمایش جادویی او آغاز شد و ضعیف ترین قدرت جادویی را داشت ، بلافاصله توسط خانواده اش رسوا شد.
با قدم زدن در جنگل ، او با یک جادوگر سرگردان روبرو شد که راز قدرت خود را به او اطلاع داد - در حالی که جادوی او بسیار کوچک است ، همانطور که < > عنصر ، می تواند انواع دیگر جادوها را نفی کند. با این حال ، اگرچه جادوی او برای چند حمله عظیم آهسته مناسب نیست ، اما برای صد کودک سریع بسیار مناسب است.
آیا آسمان می تواند جادوی خود را آموزش دهد تا بتواند با حرمسرا در زانوی خود از یک خنده به قدرتمندترین جادوگر جهان برود؟ (توجه: او کاملاً خواهد کرد زیرا به پوششی که اسلحه های فریبنده دارد نگاه کنید ، فقط در صورت وقوع کاملاً متعجب عمل کنید)