خلاصه
یوکی توسط والدینش به یک فاحشه خانه فروخته شد و تحت مراقبت مرموز شیروگان قرار می گیرد. شیروگان که به مهارت در آموزش پسران جوان برای جلب رضایت مشتری از بدن خود مشهور است ، هر شب از یوکی لذت می برد و او را با دنیای نابخرد لذت های نفسانی آشنا می کند. اما در شبی که شیروگان یوکی را برای پذیرش مشتری آماده اعلام کرد ، یوکی گریه می کند: "من فقط شیروگان می خواهم ... لطفاً تمام راه را بروید ..."