خلاصه
از سرنوس دریمرز: فومینو و برادرش پس از از دست دادن والدین خود ، از یکی از بستگان خود به دیگری می پرند. او که از حرکت مداوم خسته شده بود ، سرانجام تصمیم گرفت که مدرسه را ترک کند و برای حمایت از برادرش به تنهایی کار کند. همانطور که روی نیمکت پارک نشسته بودند ، معلم او در مقابل او ظاهر می شود و با خواست او برای ازدواج و حمایت از او و برادرش موافقت می کند !! آیا او جدی است یا فقط در حال بازی است ...!؟