خلاصه
شیینا 2 راز دارد. او برادرش کیری را بسیار دوست دارد و کیری نمی داند که آنها به خون ربطی ندارند. او نمی داند چه کاری انجام دهد ، مدتهاست که آن را پنهان می کند و هیچ کس نمی داند که او را دوست دارد.
"این عشق مخفی است.
راز برای همه
با این حال ، قلب من لرزان است.
- هی ، من از این احساسات آگاه شده ام.
لطفا توجه نکنید. - "