خلاصه
او دختری است که همه دوستش دارند اما نمی تواند از عشقی که به برادرش دارد صحبت کند زیرا برادرش قبلاً شخص دیگری را دوست دارد. با ناامیدی ، دستبندی به شکل مار که با سوگند عشق سه هزار ساله حک شده ، به مصر باستان کشیده می شود. در آنجا ، او با وارث فرعون ، یک پسر مهمانی دیدار می کند ...