خلاصه
میزومورا شینتا نمی دانست که چه شرایطی را ایجاد کند وقتی که شیک ترین دختر مدرسه ، کیشیموتو ریریسو ، شروع به اغوای او می کند و اوضاع به شدت جسمی می شوند. شینتا ثروتمند یا محبوب مرد در مدرسه نیست ، بنابراین منطقی نیست که ریریسو اینقدر به او علاقه داشته باشد. اما ریریسو در واقع یک خون آشام است ، رازی که برای پنهان نگاه داشتن آن را خواهد کشت. هرچه رابطه بین شینتا و ریریسو بیشتر می شود ، نگه داشتن راز از دید او برای او دشوارتر می شود. و هنگامی که نزدیکان وی ، مانند دوست نیمه رمانتیک کودکی اش ماکیمورا چیزورو ، بی اختیار به هرج و مرج پرتاب می شوند ، اسرار تاریک و عمیق آشکار می شود.