خلاصه
کانزاکی در نگاه اول جدی به نظر می رسد ، اما در واقع ، او یک حقوق بگیر است که عاشق رابطه جنسی است! دوست جنسی او یک اسباب بازی را در الاغ خود قرار داد و از او خواست تا با آن کار کند. هنگامی که با شور و نشاط از شور و نشاط به سمت توالت رفت ، با همکار و رئیس منفور خود ، ایچینوز مواجه شد. به نوعی ، آنها در نهایت یک دور آنجا رفتند!
ایچینوز ، صاف و خوش تیپ ، نگران بود که کانزاکی بدون عشق وارد رابطه جنسی شود و اظهار داشت ، "تا زمانی که یک عاشق واقعی پیدا نکنید ، من از بدن شما مراقبت خواهم کرد."
علی رغم اینکه از او آزرده شده بود ، کانزاکی فکر کرد که فقط می تواند از بدن ایچینوز به خوبی استفاده کند ... ؟!