خلاصه
امپراتوری آدرسیا در قاره ووگل. نبرد بر سر تاج و تخت چنین امپراتوری که دارای قدرتمند نظامی و قلمرو وسیعی است ، انجام می شود.
فرزندان امپراطور با عدم موفقیت جانشین جانشین خود ، در تلاشند قدرت خود را گسترش دهند. با این حال ، یک شاهزاده وجود داشت که همه می گویند قطعاً امپراطور نخواهد شد.
شاهزاده هفتم ، آرنولد لیک آدلر. مرد جوانی که از هر لحاظ نسبت به برادر کوچکتر دوقلوی خود فرومایه ، شاهزاده کسل کننده بود.
آرنولد ناسازگار و کشنده ، هر روز فقط در حال بازی کردن است. با این حال ، در پشت صحنه ، او یکی از پنج ماجراجوی کلاس SS است که "نقره" نامیده می شود.
وی با دیدن نبرد فاحش برای تاج و تخت تصمیم گرفت "من نمی خواهم بمیرم پس بیایید برادر کوچک من امپراتور شود ..."
این داستان مانورهای پوچی پوچ و پرنسس است که به عنوان امپراتور بی علاقه است.