خلاصه
داستان اول: معجزه کورومی-تیک (ch.1-1)
کورومی در مغازه عتیقه فروشی پدربزرگش سنگی پیدا کرد که به یک دستبند تبدیل شده بود. این دستبند به او اجازه می دهد هر چیزی را آرزو کند. نائوکی ، پسری که دوست دارد ، می خواهد آن را از او بگیرد تا بتواند به قولش به برادرش عمل کند. برادر کوچک او سنگ دیگری دارد که پر از دشمنی و زهر است. اگر این دو سنگ کنار هم قرار بگیرند ، دنیا به بدترین حالت خود می رسد. حالا چه اتفاقی خواهد افتاد؟
داستان دوم: عشق x پسر (فصل 2)
کانا طرفدار بسیار خوبی از گروه Ash است اما اکیرا را بیشتر دوست دارد. در حین اجرا ، آکیرا به نوعی سقوط کرد ، سپس کنا به سمت او سوار شد و سرشان را به هم زد. بعد از اینکه دوباره آگاهی پیدا کردند ، فهمیدند که اجساد را تغییر داده اند. چگونه آنها با سبک های مختلف زندگی مقابله می کنند؟
داستان 3: من عاشق توبوی هستم
دختری به نام هانا ، آنقدر دوست داشت که با پسران بازی بسکتبال کند ، لباس بپوشد مانند یک خانم نباشد و با پسران جنگ کند. او سعی می کند در لیست زیباترین دختران قرار بگیرد ، خودش را تغییر می دهد. اما آیا او موفق خواهد بود که مردی را که دوست دارد چنگ بزند؟