خلاصه
برای فصل 1: در روز اول مدرسه ، فورویا هیرو در خواب باعث می شود تا مراسم افتتاحیه را از دست بدهد. به همین دلیل ، او به ملاقات هیماری آساکی ، دختر برتر مدرسه می رود. او بلافاصله عاشق او می شود. بنابراین ، او تصمیم می گیرد احساسات خود را نسبت به او اعتراف کند. بارها و بارها متاسفانه برای او ، او هر بار او را رد می کند بدون شکست. در یکی از این موارد ، او به طور تصادفی تلفن همراه خود را (که البته یک عکس صریح از هیماری برای تصویر زمینه خود دارد) می اندازد. هیماری آن را پیدا کرده و به خانه خود به فورویا بازگرداند. در آنجا متوجه می شویم که خواهر فورویا در حقیقت دوستدار هیماری است ، همراه با آندروفوبیک بودن هیماری.
هر فصل بر شخصیت متفاوتی متمرکز است ، گرچه همه آنها از طریق همکلاسی بودن در ارتباط هستند.