خلاصه
آمانو رینتارو از زمان کودکی از ناکاتسوگاوا مکی مراقبت می کرد. او می داند که دوست دوران کودکی اش مکی روشن ترین مداد رنگی موجود در جعبه نیست اما با وجود این ، یا شاید به همین دلیل ، او هنوز هم همیشه فکر کرده است که حالا و در آینده از او مراقبت خواهد کرد. با این حال ، وقتی آنها با هم وارد دانشگاه می شوند و رینتارو مجبور می شود با مکی زندگی کند ، مکی از یک سفیه معمولی به یک سفیه منحرف تبدیل می شود! اما فقط به سمت رینتارو ؟! رینتارو قرار است چه کند ؟! او چگونه با این سمت جدید ماکی کنار خواهد آمد؟ آیا او قادر خواهد بود هنوز با او زندگی کند و به مراقبت از مکی اکنون و برای همیشه ادامه دهد؟