خلاصه
"آزمایش میکنم و میبینم... کدام راه لمس کردن شما را روشن میکند." "چی…؟ احساس گرما می کند ... احساس ... خیلی خوب است! یوو در حالی که پس از فارغ التحصیلی در تعطیلات به سر می برد، با مردی زیبا با پوست برنزه ملاقات می کند و مجذوب چشمان شفاف او می شود. پس از چندین روز فکر کردن به اینکه این فقط یک برخورد یک بار است، مرد دوباره ظاهر می شود و به او می گوید: «من آمدم تو را بگیرم. تو قرار است همسر من شوی.» علاوه بر این، او را مجبور میکند تا برخلاف میلش با او وارد حمام شود... انگشتانش شروع به نوازش کردن هر گوشه بدن یوو میکنند... یوو که هیچ تجربهای با مردان ندارد، خجالتی او را فرا گرفته است... «من اصلاً نمیخواهم. زن چنین مردی شوی!»