خلاصه
1) بیشتر به من یاد بده توسط SHINJO Mayu
در حین بازگشت از مدرسه به خانه ، هینا در قطار مورد حمله فردی منحرف قرار می گیرد! او بیش از حد خجالت نمی کشد که صدایش را بلند کند ، اما - او توسط کیوسوکه نجات یافته است !؟ کیوسوکه داغ ترین پسر در اینجا است و حتی یک دختر هم او را نمی خواهد. او حنا را از قطار بیرون می کشد ، و سپس ... او کارهای بیشتری نسبت به هینا در قطار انجام می دهد!
(همچنین در Motto Oshiete گنجانده شده است)
2-4) Chase 4Me توسط IBUKI Kaede
مادر و پدر هانا در پنج سالگی درگذشت و ده سال بعد ، این چهار برادر فوق العاده محافظت کننده و فوق العاده تصرف او هستند که از او مراقبت می کنند. امروز ، او اولین روز دبیرستان را در یک مدرسه دخترانه آغاز می کند ... اما وقتی به طور تصادفی وارد مدرسه پسرانه همسایه می شود ، توسط مردان مورد حمله قرار می گیرد! سپس هانا در نگاه اول عاشق پسری می شود که او را نجات می دهد - رن - و از او می خواهد که او را برای قرار ملاقات ببرد. رن می تواند حنا را از دست پسران مدرسه اش نجات دهد ... اما آیا او با برادران حنا مطابقت دارد؟
5) خط مقدم تابستان! اتهام پیروزی یا شکست در اولین تاریخ توسط FUJIWARA Natsu
مگومی 16 ساله است. امروز اولین قرار ملاقات او با Satou-kun است ، و ... عنوان فوق العاده طولانی همه چیز را در مورد این داستان کوتاه کوتاه می گوید!
6) انقلاب رادیکال عشق توسط SARA Mahiro
ریکو و کیپی از بچگی با هم دوست بودند. آنها آنقدر به هم نزدیک هستند که با هم قلدرها را می زنند و حالا خودشان را به همدیگر بسته اند! آنها همیشه به دنبال بهانه هایی برای جنگیدن بوده اند ... اما اکنون ریکو به دنبال بهانه ای برای دوست داشتن است. بنابراین این س becomesال مطرح می شود: آیا کیپی می تواند از پیشرفتهای عاشقانه دختری که با خشونت ابراز وجود می کند ، دوام بیاورد؟
7) خواسته های دست راست من ، ضربان قلب من توسط AYUKAWA Mio
توکو دختری دبیرستانی است که دارای رفتار نرم و ملایمی است و ناگفته هایش را به کوگا کان می زند ... تا اینکه دوستش او را هیپنوتیزم می کند و دست راست توکو ذهن منحرف خود را به خود می گیرد! این Kuga-kun را فرا می گیرد و Touko دیگر هیچ کنترلی بر آن ندارد… !؟
8) اتاق مخفی به رنگ Sepia توسط HARUSHIRO Amami
دوستان چیكو كلاس سوم دائماً مورد آزار و اذیت ری كون قرار می گرفتند ، پسری كه با چشمان زیبای قهوه ای خیره به آنها خیره می شد ، زیرا او نمی خواست كه به جز او كسی در اطراف چیكو آویزان باشد. آنها با حبس کردنش در خانه ای بی سر و صدا از او انتقام گرفتند و چیکو دیگر هرگز او را ندید ...… هفت سال بعد ، دانشجوی جدید انتقال از آمریکا is ری است !؟ او ثروتمند شده است و دو برابر قبل از او سادیست است و نمره ای را برای تسویه حساب با دوستان چیکو - و خود چیکو کسب کرده است.