خلاصه
یک روز ، ناتسوو که یک وقت کار را مشغول به کار بود ، مرد جوانی را به نام کیسوکه مقابل خانه اش برداشت. او از زمانی که به خوردن غذاهای بسیار خوشمزه جذب او شد شروع به مراقبت از او کرد آنها به عنوان تشکر از غذا رابطه جنسی برقرار می کنند. آنها حتی اسم یکدیگر را نمی دانند.
این رابطه عجیبی بود -. اما کیسوکه ناگهان پیشنهاد می کند "بیایید هر روز یک قدم هر یک از یکدیگر را یاد بگیریم !؟"