خلاصه
معلم هیسوکا از خواب بیدار می شود و می فهمد که او درگذشته است و اکنون در بدن دانش آموزی که سعی در نجات او دارد زندگی می کند. این به دلیل دخالت راهبی است که به وی اطلاع می دهد که نمی تواند به کسی بگوید که واقعاً کیست یا اینکه پیوند بین او و بدن "جدید" او قطع خواهد شد و او به طور واقعی خواهد مرد. Hisoka تصمیم می گیرد خاطرات خود را با وجود اخطار راهب برای ایجاد دردسر حفظ کند ... بدون شک چنین خواهد شد ، زیرا Hisoka نوعی است که نمی تواند بدون تلاش برای کمک کسی را از دردسر عبور دهد!