خلاصه
عصر طلایی شکارچیان گنج که به دنبال ثروت ، افتخار ، قدرت و جلال هستند و بدون در نظر گرفتن خطر خط مشی های سیاه چال را کشف می کنند.
كورای آندولیحی ، كه با دوستان كودكی خود سوگند یاد كرد كه تبدیل به قوی ترین فرد شود ، گفت: "بیایید شكارچی گنج باشیم" ، اما در اولین جستجوی خود متوجه شد كه هیچ استعدادی ندارد.
اما این فقط آغاز ماجراجویی او بود.
"دیگر نمی توانم این کار را انجام دهم. من می خواهم ترک کنم. "
"اوه می فهمم. به عبارت دیگر ، ما باید بیشتر مبارزه کنیم و پوشش شما را بدهیم ، این یک نقص خوب است. "
"مطمئن باشید ، کورای. ما از شما محافظت خواهیم کرد! "
"صبر کن. اگر پا روی آن بگذارید ، دام بدون از بین بردن ذره ای غبار ، شما را نابود خواهد کرد. مراقب باش رهبر! "
آنها با حمایت دوستان غفلت دوران کودکی خود که به دنبال تازگی ها و اشراف زاده ها هستند ، هدف آنها قهرمان شدن و یافتن گنجینه های قدرتمند است.
آیا کروای واقعاً قادر خواهد بود با خیال راحت از یک شکارچی گنج بازنشسته شود؟