خلاصه
در سرزمین اواخر قرون وسطایی بارنارد ، بین کوه و دریا ، سبک زندگی مسالمت آمیز مردم از ترس فرو ریخته است. هیولا معروف به تاریکها روی زمین پرسه می زنند و بی تفاوت می کشند. مردم شهر می ترسند از خانه خود بیرون بروند و سفر از شهر به شهر دیگر برای زندگی و اندامها خطرناک شده است. برای محافظت از مردم در برابر این وحشت ، چندین اصناف از جمله صنفی ترورها و اصناف مزدوران گشوده شده اند. برای بیرون رفتن به جهان یا سفر به بیابان ، مزدوران استخدام شده ضروری هستند.
یک مرد شهرت خاصی به عنوان یک قاتل هیولا به ویژه ایجاد کرده است - مردی به نام لروی شوارتزر. عضو بلندپایه سابق انجمن صنفی مزدوران ، لروی به تنهایی اعتصاب کرده است. بسیاری سعی می کنند او را برای مهارت های برتر خود استخدام کنند ، اما لروی دستور کار خودش را دارد. او مأموریتی برای انجام دادن دارد ، وعده ای برای انجام دادن. این نذر فقط برای خودش و یك همراهش شناخته شده است: رنجوروك شمشیر بلند او احساساتی.