خلاصه
واتانوکی کیمیهیرو یک دانش آموز دبیرستانی است که گرفتار یوکای و آیاکاشی است - روحیه هایی که علاقه زیادی به او دارند. ارواح برای دیگران نامرئی هستند و برخورد با آنها بسیار دردسرساز است. هنگامی که او به مغازه ای که آرزوها را می دهد برخورد می کند ، اتفاقات زندگی او نوید می دهد که غیرعادی تر می شوند. این فروشگاه متعلق به Yuuko Ichihara است - جادوگری مرموز و زیبا (گاهی اوقات بازیگوش) با بسیاری از نام ها و شهرت باطنی. وی در ازای دریافت قیمت ، آرزوی خلاص شدن از شر روحیه واتانوکی را جلب می کند. قیمت ، طبق گفته یوکو ، باید از ارزش یکسانی برخوردار باشد و بنابراین ، وی به عنوان پرداخت ، به طور موقت کارمند نیمه وقت یوکو می شود - دقیقاً یک خدمتکار! به نظر می رسد شغل واتانوکی نیز شامل کارهای کوچک مربوط به امور خارق العاده از جمله کارهای خانه است. علاقه او به هیماواری کونوگی و "رقیب" دومکی شیزوکا ، بنا به درخواست یوکو ، گاهی اوقات در کارش به او می پیوندد. این سه نفر علی رغم دلخوری واتانوکی از دومکی به طور فزاینده ای به هم نزدیک می شوند. یوکو دائماً از "hitsuzen" ، به معنای اجتناب ناپذیری ، سرنوشت یا سرنوشت ، به عنوان نیروی محرکه در جهان یاد می کند. وی اظهار داشت كه چیزی به نام همزمانی وجود ندارد و هر اقدام و تصمیم گیری اجتناب ناپذیری است ، زیرا بدون آنها ، سایر وقایع مرتبط در آینده نمی توانند اتفاق بیفتند.