خلاصه
از سرنوشت: کیوایی ، پس از عزیمت به توکیو از شهر قدیمی خود برای دوری از وقایع اتفاق افتاده ، با دوستان خود از جمله همسایه قدیمی خود ، شیبا ، در یک گوکون است. او و شیبا پس از نوشیدن یک شب کامل ، یک بدن مرده ، خونین ، را در آسانسور کشف می کنند. به او گفته می شود که خواهر کوچکتر او ، اوتائو با عروسک Kamisama Doll ، آکی ، دوست قدیمی و عروسک او ، مقصر این افراد هستند.