خلاصه
دیمیتریوس ، نقاش گلدان ترسو و مهربان در یونان باستان ، که از ورزش و مسابقات خوشش نمی آید ، روزی مجبور می شود برای بازیابی با شهردار شهر همسایه ، برای بازیابی با روستای خود بازی کند تا بتواند روستای خود را نجات دهد. در حالی که در داخل گلدان بزرگی در خارج از کارگاه خود پنهان شده است ، صاعقه به گلدان دیمیتریوس که در آن قرار دارد حمله می کند و وی را در المپیک های تابستانی 1964 به توکیو ، ژاپن منتقل می کند.